سایت عاشقانه
دلنوشته های آرش آریایی
یک دکلمه احساسی و بسیار عاشقانه مخصوص دلشکسته ها


متن دکلمه:

نیمه شب آواره و بی حس وحال

در سرم سودای جامی بی زوال

پرسه ای آغاز کردیم در خیال

دل به یاد اورد ایام وصال

از جدایی یک دو سالی می گذشت

یک دو سال از عمر رفت و برگشت

دل به یاد آورد اول بار را

خاطرات اولین دیدار را

آن نظر بازیان اسرار را

آن دو چشم مست آهو وار را

هم چو رازی مبهم و سر بسته بود

چون من از تکرار او هم خسته بود

آمدو هم آشیان شد بامن او

هم نشینو هم زبان شد بامن او

خسته جان بودم که جان شد با من او

ناتوان بود و توان شد بامن او

دامنش شد خوابگاه خستگی

اینچنین آغاز شد دلبستگی

وای از آن شب زنده داری تا سحر

وای از ان عمری که با او شد به سر

مست او بودم زدنیا بی خبر

دم به دم این عشق می شد بیشتر

امد و در خلوتم دم ساز شد

گفو گو ها بین ما اغاز شد

گفتمش

گفتمش در عشق پابرجاست دل

گر گشایی چشم دل زیباست دل

گر تو زورعمان شوی دریاست دل

بی تو شام بی فرداست دل

دل ز عشق روی تو حیران شده

در پی عشق تو سرگردان شده

گفت

گفت در عشقت وفادارم بدار

من تو را بس دوست می دارم بدان

شوق وصلت را به سر دارم بدان

چون تویی مخمور خمارم بدار

با تو شادی می شود غمهای من

باتو زیبا میشود شبهای من

گفتمش عشقت به دل افسون شده

دل زجادوی رخت افسون شده

جز تو هر یادی به دل مدفون شده

عالم از زیباییت مجنون شده

بر لبم بگذاشت لب یعنی خموش

طعم بوسه از سرم برد عقل و هوش

در سرم جز عشق او سودا نبود

بهر کس جزاو در این دل جا نبود

دیده جز بر روی او بینا نبود

همچو عشق من هیچ گل زیبا نبود

خوبی او شهره ی آفاق بود

در نجابت در نکوهی پاک بود

روزگار

روزگار اما وفا با ما نداشت

طاقت خوش بختی مارا نداشت

پیش پای عشق ما سنگی گذاشت

بی گمان از مرگ ما پروا نداشت

آخر این غصه هجران بود و بس

حسرت و رنج فراوان بود وبس

یار مارا از جدایی غم نبود

در غمش مجنون عاشق کم نبود

بر سر پیمان خود محکم نبود

سهم من از عشق جز ماتم نبود

با من دیووانه پیمان ساده بست

ساده هم آن عهد و پیمان را شکست

بی خبر پیمان یاری را گسست

این خبر ناگاه پشتم را شکست

آن کبوتر عاقبت از بند رفت

رفت و با دلدار دیگر عهد بست

با که گویم او که همخون من است

خصم جانو تشنه ی خون من است

بخت من بین وصل او قسمت نشد

این گدا مشمول ان رحمت نشد

ان طلا حاضر به این قیمت نشد

عاشقان را خوش دلی تقدیر نیست

عاشقان را خوش دلی تقدیر نیست

با چنین تقدیر بد تدبیر نیست

از غمش با دود و دم همدم شدم

باده نوش غصه ی اومن شدم

مست و مخمور و خراب از غم شدم

ذره ذره آب گشتم کم شدم

آخر آتش زد دل دیوانه را

آخر آتش زد دل دیوانه را

سوخت بی پروا پر پروانه را

عشق من

عشق من از من گذشتی خوش گذر

بعد از این حتی تو اسمم را نبر

خاطراتم را تو بیرون کن زسر

دیشب از کف رفت فردا را نگر

اخرین یکبار از من بشنو  پند

برمنو بر روزگارم دل نبند

عاشقی را دیر فهمیدی چه سود

عشق دیرین گسسته تار و پود

گرچه آب رفته باز آید به رود

ماهی بیچاره اما مرده بود

 

بعد از این هم آشیانت هر کس است

بعد از این هم آشیانت هر کس است

باش با او یاد تو مارا بس است

 

باید یه پسر باشی ...


 

باید یه پسر باشی

تا بفهمی چقدر سخته 22 سال درس بخونی

بعد 2 سال بری سربازی

بعد بخوای بری سرکار بهت بگن سابقه کار نداری

دوباره با هزار جور پارتی و مسخره بازی 4سال بری مجانی کارکنی واسه سابقه کار

بعد 28سال تازه شغل داشته باشی

حالا باید تا آخر عمرت مثل سگ کار بکنی تا شاید لحظه مرگت

خونه اجاره ای که توش هستی مال خودت بشه

باید یه پسر باشی

تا بفهمی چقدر سخته دوستات سوار بنز و پورشه باشن

ولی تو همچنان وسیله رفت و امدت دوتا پات باشه و بس

باید یه پسر باشی

تا بفهمی بوق زدن پشت ماشین عروس عشقت چه حالی داره

باید یه پسر باشی

تا بفهمی خوردن بغض بخاطر اینکه مسخرت نکنن چه حالی داره
باید یه پسر باشی

تا بفهمی دلهره شغل آینده داشتن یعنی چی
باید یه پسر باشی

تا بفهمی 2 سال غربت و تنهایی کشیدن واسه سربازی چه حالی داره
باید یه پسر باشی

تا بفهمی چقد سخته که از پدرت پول بگیری
باید یه پسر باشی

تا بفهمی چقد سخته که دختر آرزوهاتو از دست بدی

فقط به این دلیل که پول نداری خونه نداری

باید یه پسر باشی

تا بفهمی چقد سخته که همه درداتو با سیگار اروم کنی؛با سیگار درد دل کنی

باید یه پسر باشی

تا بفهمی خستگی یعنی چی؛ کمر درد یعنی چی : خونی شدن کف دست بخاطر بیل زدن و درآوردن یه لقمه نون حلال یعنی چی

باید یه پسر باشی

تا بفهمی چقد سخته همیشه بغضتو قورت بدی؛ تا بخوای گریه کنی یاد حرف پدرت بیفتی که بهت گفته مرد گریه نمیکنه
هیچ آغوشی نباشه که ارومت کنه
کسی رو نداشته باشی که بهش تکیه کنی

باید یه پسر باشی

تا بفهمی چقدر سخته دختری تو رو بخاطر بی پولیت نخواد
هرچی بهش بگی بخدا پول ندارم ولی از جونم بیشتر دوست دارم بگه نه ؛ خواستگارای من ملیونرن

باید یه پسر باشی

تا بفهمی چقد سخته که این مطالبو بخونی ولی بازم دلتو خوش کنی که غصه نخور فردا همه چیز درست میشه

 

خنده هایم


 

http://www.axgig.com/images/55359827788808598724.jpg

♚خنده هایم را در هفت سالگی ام جا گذاشتم

✘نمیگوییم دیگر نخندیدم ، نه ...✘

↭دروغ است↭

♝اما دیگر ♝

⏪به پاکی آن روزها نخندیدم ...⏩

 

√ ωــاכه هـωــﭡـــم…


 

ωــاכه مــے بینـــم…

ωــاכه مــے پنـכارم زنـכگــے را…

نمـــے כانـωـﭡــم جُــرم مـے כانـنـכ ωــاכگــے را !

ωــاכگــے جُـرم اωـت و مـטּ مجـرم تـریـטּ مجـرم شـہــرم (!)

ωــاכه مــے مـانـــم…

ωــاכه مــے مـیرم…

امـّـــــا ،

تــرڪ نـمــے گــویـــم پـاڪــے ایـטּ ωــاכگــے را…

http://www.axgig.com/images/50175295988295321331.jpg

 

 

آرام بخش من


 

http://www.axgig.com/images/70434133674841864157.jpg

 اینجــا هیـچ قـرصــی

آرام بـخــش نیـستــــــــ
مگــر
قـرص روی مـاهتـــــــــ..

 


SEO Reports for asheqane.ir
تعداد صفحات 352 صفحه قبل 1 ... 338 339 340 341 342 ... 352 صفحه بعد